جدول جو
جدول جو

معنی کام انجام - جستجوی لغت در جدول جو

کام انجام(اَ)
کامروا. عاقبت بخیر. کامیاب. کامران.
- کام انجامی، کامروائی. کامیابی. کامرانی. و تحسر همیخورم که جوان بود و منعم و متنعم و کام انجامی تمام داشت. (چهارمقاله)
لغت نامه دهخدا
کام انجام
عاقبت بخیر، کامیاب، کامروا
تصویری از کام انجام
تصویر کام انجام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از راه انجام
تصویر راه انجام
قاصد و پیک
مرکب
اسباب سفر، لوازم مسافرت، توشه و لوازم سفر، زاد و راحله، سامان سفر، ساز راه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کام ناکام
تصویر کام ناکام
آنچه یا آنکه وجود آن ضروری یا چاره ناپذیر است، موقعیتی که خروج از آن میسر نیست یا تنها یک راه در پیش رو وجود دارد، ناگزیر، کام ناکام، به ضرورت، لابدّ، به ناچار، لامحاله، خوٰاهی نخوٰاهی، لاجرم، ناگزران، ناچار، خوٰاه و ناخوٰاه، چار و ناچار، ناگزرد، لاعلاج، ناگزر، خوٰاه ناخوٰاه
فرهنگ فارسی عمید
این لفظ در مقام لفظی گفته میشود که آن را به عربی البته میگویند، (برهان)، حکم قطعی و بتی که به عربی البته گویند، (از آنندراج)، البته و حکماً بطور لزوم، (ناظم الاطباء)، قطعاً، یقیناً، بالبت والیقین، خواه ناخواه، (ناظم الاطباء) (آنندراج)، چارناچار، (غیاث) (آنندراج)، طوعا و کرها:
جهان کام ناکام خواهی سپرد
بخودکامگی پی چه باید فشرد،
نظامی،
ز قدر همت عالیت کیوان
کف پای تو بوسد کام ناکام،
سوزنی،
اگر خواست ورنه جنیبت جهاند
سوی حربگه کام ناکام راند،
نظامی،
شد سال گذشته و آن دد و دام
آسوده شدند کام ناکام،
نظامی،
و نیز رجوع به کام و ناکام شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
آنچه انجامش خام وناپخته باشد. آنچه انجامش عقلایی نباشد:
نه شکنجی که بود خام انجام
بل شکنجی که بود تیزآهنج.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(اَ)
ره انجام. کنایه از اسب. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا). کنایه از هر مرکب عموماً و اسب خصوصاً. (ارمغان آصفی) (بهار عجم). مرکب سواری. (ناظم الاطباء) (از برهان) (ازنظام). اسب و استر و جز آن. (ناظم الاطباء). مرکب. وره انجام نیز گویندش. (شرفنامۀ منیری) :
ماه تا ماند به زرین نعل راه انجام او
نعل راه انجام اورا شکل پر گیرد ز راه.
سوزنی.
، بعضی بمعنی قاصد گرفته اند. (از انجمن آرا) (رشیدی). قاصد و شاطر و پیک. (ناظم الاطباء). قاصد و پیک. (آنندراج). شاطر و پیک. (برهان) ، اسباب و مایلزم سفر. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از برهان) (از نظام) (از انجمن آرا). و رجوع به ره انجام شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غم انجام
تصویر غم انجام
آنکه غم را بپایان رساند غمزدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جان انجام
تصویر جان انجام
خاتمه دهنده جان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کام انجامی
تصویر کام انجامی
بکام رسیدن کامروا یی: (تحسر همی خوردم که جوان بود و منعم و متنعم و کام انجامی تمام داشت) (چهار مقاله)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه انجام
تصویر راه انجام
اسباب سفر (عموما)، مرکب سواری مرکوب (خصوصا)، قاصد پیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه انجام
تصویر راه انجام
اسباب سفر، مرکب سواری، پیک، قاصد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
الفشل في القيام به
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
Nonperformance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
non-performance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع بالا لاریجان شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
non performance
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
kutotekeleza
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
неисполнение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
Nicht-Leistung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
нездійснення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
عدم کارکردگی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
অ-কার্যকারিতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
การไม่แสดงผล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
performanssızlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
no rendimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
未実行
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
未执行
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
אי-ביצוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
niewykonanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
ketidakberhasilan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
असफलता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
niet-prestatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
não desempenho
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عدم انجام
تصویر عدم انجام
비실행
دیکشنری فارسی به کره ای